نقش کشور های منطقه در بازی افغانستان

محمد اسحق اتمر

ادامه ای بحران سیاسی در پاکستان به مثابه ای زنگ خطر برای کشور های منطقه است . ناامنی در پاکستان میتواند پیام های ناگواری برای هندوستان داشته باشد  کسانیکه تحولات منطقه را زیر نظر دارند به این باور اند که این وضع میتواند به سود هندوستان باشد.

به تعقیب زندانی شدن عمران خان صدر اعظم سابق پاکستان درماه گذشته پاکستانی ها شاهد خشونت ها و اعتراضات گسترده در سراسر پاکستان بودند که از طرف هواداران عمران خان به راه انداخته شده بود انها به این باور اند که در عقب برکنار شدن و رفتن او به زندان دست ارتش پاکستان بوده است اقامتگاه فرمانده ارتش در لاهور به اتش کشیده شد و مرکز فرماندهی ارتش در راولپندی مورد تهاجم قرار گرفت رادیو پاکستان پشاور در ایالت خیبر  پشتونخوا طعمه ای حریق گردید و همچنان  دها مراکزو تاسیسات دولتی  مورد تهاجم هواداران عمران خان قرار گرفت. اکنون حکومت پاکستان اعلام کرده است که تمام افرادیکه متهم به حمله  بر تاسیسات نظامی هستند تحت قوانین نظامی محاکمه خواهند شد چنین به نظر می رسد که بحران سیاسی تنها عامل وضع اشفته در پاکستان نیوده بلکه بحران اقتصادی مدت ها پیش تاثیرات خود را برین کشور داشته است . ارز های خارجی قبلا فروکش کرده و مواد خوراکه مورد نیاز مردم  کمیاب شده و دسترسی پاکستان برای بدست اوردن قرضه از صندوق وجهی بین المللی محدود گردیده است  بعضی از تحلیلگران در هند میگویند که ادامه ای  این حالت در پاکستان میتواند به نفع زمامداران هند باشد انها استدلال میکنند که اگر هر قدر پاکستان مصروف مدیریت بحران های سیاسی و اقفصادی  خود باشد به همان اندازه حاکمیت خود را روی طالبان در افغانستان از دست میدهد و این میتواند فرصت خوب برای هند تلقی شود تا رابطه ای خود را با طالبان مستحکم نماید  همچنان بحران های سیاسی و اقتصادی پاکستان را به یک کشور ضعیف و ناتوان  در منطقه تبدیل نموده  و اهسته اهسته اهمیت ستراتژیک خود را برای چین که در منطقه به سرمایگذاری های کلانی پرداخته است از دست میدهد  این در حالیست که چین تازه دارد در مسایل منطقوی نقش قدم های خود را در مقابل غرب  تثبیت میکند . عدم مرکزیت  با اعتبار و موثق قدرت در پاکستان میتواند سبب بی میلی دیگر کشور های اسلامی به مسله ای کشمیر شود  چنانچه  تنها عربستان سعودی و ترکیه  از نشست کشور های دارای اقتصاد بزرگ که در کشمیر برگزار شده بود از هند انتقاد کردند و اما اگر در پاکستان یک حکومت قوی وجود میداشت  میتوانست فشار بیشتری بر حکومت  هند در مورد این اقدامش وارد کند .

بی ثباتی در پاکستان میتواند خطرات گوناگونی را برای دهلی نو بوجود بیاورد . عمران خان که ادعا میکرد ۶۱ فیصد رای مردم را بدست اورده روانه ای زندان شد دولت موجود او را به فساد و اختلاس های بزرگی از دارایی های دولتی متهم کرده است  و بر حزب تحریک انصاف پاکستان   فشار های زیادی وضع کرده است  در طی ماه گذشته مردم به طرفداری از عمران خان به سرک ها برامده و علیه ارتش و دولت پاکستان شعار دادند کشوریکه در طی دهه های گذشته  شاهد حاکمیت ارتش بر مردم بوده  به یقین گفته می توانیم که عواقب ناگوار و نامیمونی برای حکومت موجوده پاکستان در قبال خواهد داشت . ادامه ای چنین حالت در پاکستان بی ثباتی را در سرحدات با هند بوجود میاورد  و وضع امنیتی سرحدات نیز شکننده خواهد بود . گروپ های افراطی مذهبی اسلامگرا با استفاده از این وضیعت میتوانند حملات خود را به انطرف سرحد با هند گسترش دهند به عنوان مثال در سال ۲۰۰۸ زمانیکه پرویز مشرف دیکتاتور نظامی پاکستان از قدرت کنار زده شد گروه های افراطی اسلامگرا توانستند بر هوتل تاج محل در ممبیی  حمله کنند.

برای مقابله با چنین حالت ارتش پاکستان میتواند نظارت خود را بر سرحدات با هند افزایش دهد چه ارتش پاکستان همواره ارتش هند را یگانه تهدید بزرگی برای منافع کشورش میداند با تنش موجود بین دهلی و اسلام اباد مشکل به نظر می رسد تا این دو کشور بتوانند اختلافات خود را از راه گفتگو حل کنند تا زمانیکه در پاکستان یک حکومت ملکی قوی و با ثبات بوجود نیامده باشد هر قدر ایکه بی ثباتی در پاکستان زیاد شود هند باید متوجه سرحدات خود با پاکستان باشد.

باز گشت دوباره ای طالبان به قدرت برای سیاستمداران هند بیشتر به یک کابوس ترسناک می ماند هند خود را در مقابل گروه های مسلح در یک حالت غیر قابل پیش بینی شده می بیند شاید محدودیت های ثابت و تغیر نا پذیر بر هند وارد شود و هند ناگزیر است تلاش نماید تا روابطش را با حکومت طالبان بر قرار نماید.

طالبان میخواهند اینرا بگویند که انها مستقل هستند و هیچ وابستگی به پاکستان ندارند انها همچنان سعی ورزیدند تا روابط ستراتزیک خود را با چین بر قرار نمایند اما موفقیت چندانی بدست نیاوردند .

تنش حکومت طالبان با پاکستان بنا بر علایق نزدیک انها با تحریک طالبان پاکستان دانسته می شود چنانچه سراج الدین حقانی که گفته می شود رابطه ای نزدیک با مقام های استخباراتی پاکستان دارد توانست اتش بس موقتی را بین حکومت پاکستان و تحریک طالبان پاکستان در سال ۲۰۲۱ بوجود بیاورد .

مسله ای دیگر این است که طالبان افغان خط فرضی دیورند را که سرحد بین افغانستان و پاکستان است  به رسمیت نمی شناسد  معمولا تمام اقوام پشتون معتقد اند که خط مرزی دیورند خطی است که اقوام پشتون را که جمعیت شان بیشتر از ۳۵ ملیون تخمین زده میشود  از هم جدا کرده است .

طالبان در نخست خیلی تمایل داشتند تا با چین مناسبات ستراتیژیک برقرار کنند اما این ارزوی شان به واقعیت نه پیوست به جز انکه کشور  چین کمک های نا چیزی به طالبان ارا‍‍‍یه داشتند و اما چین ارزومند روابط نیک با طالبان است  و از طرفی هم مایل است تا افغانستان جز از پروژه  بزرگ چین یعنی پروزه ای یک راه و یک کمر بند باشد و اما این در حالیست که چین بار ها از طالبان خواسته است تا در از بین بردن  گروپ های هراس افگن اسلامگرا مخصوصا ایغور ها اقدام جدی و عملی نمایند جین با انکه با حکومت طالبان پروژه های را به ارزش ۵۴۰ ملیون به امضا رسانیده اما کار عملی این پروژه ها را تا کنون اغازنکرده است  در حقیقت چین تا کنون با تعهدی که به جانب افغانی داشته است  ناکام بوده  مگر اینکه دولت جین سرمایه داران چین را تشویق نماید تا در افغانستان سرمایه گذاری کنند اما این هم ممکن به نظر نمی رسد زیرا رهبر چین از سرمایه داران چین خواسته است تا در جاهیکه از امنیت بهتری برخوردار نباشند سرمایه گذاری نکنند.شاید چینایی ها نیز  بر این عقیده باشند که طالبان هنوز هم رابطه ای خود را با گروه های هراس افگن که منافع جین را در منطقه تهدید می کنند  قطع نکرده است مانند لشکر ازادی بخش بلوچستان که هر از گاهی بر متخصصین چینایی در پاکستان حمله میکنند چین شاید هم نگران از این است که ایغور ها یعنی گروه ترکستان شرقی ساحه ای عملیات خود را گسترش داده ومقادیر زیاد سلاح و تجهیزات جدید را از قوماندانان و فرماندهان محلی طالبان بدست اورده  و نسبت به گذشته توانایی های بیشتری کسب کرده اند . از طرف دیگر رهبران طالبان نگران هستند تا اگر دست به اقدام علیه  این گروپ های هراس افگن بزنند شاید اوضاع بد تر از این شود و همه این گروه ها تشویق شوند تا با داعش خراسان  یکجا شوند از طرف دیگر  چین هنوز هم منتظر اقدام جدی طالبان علیه گروه ایغور ها در افغانستان است .

طالبان از جکومت هند خواسته است تا ان  پروژه های زیربنایی را که به کمک هند اغاز شده بود و در حال توقف است دوباره اغاز نمایند و گفته میشود که حکومت هند در حال بررسی ان است خواست دیگر طالبان از هند اینست که تا نماینده طالبان را برای سفارت افغانستان در دهلی نو بپذیرند و حتی بعضی از مقامات طالبان مایل اند تا هند اموزش نیرو های نظامی افغان را از سر بگیرد هندوستان محتاطانه با در نظر گرفتن این تقاضا ها یک هیت بلند پایه ای خود را برای باز گشایی سفارتش به کابل فرستاده تا اوضاع را از نزدیک بررسی کند همچنان هند دهلیز هوایی تجارتی خود را با کابل از سر گرفته و همچنان بندر تجارتی چاه بهار را برای رسانیدن کمک های بشر دوستانه برای افغانستان فعان نگهداشته است چنین به نظر می رسد که با به قدرت رسیدن دوباره ای طالبان هنوز هم افغانستان در محور دیپلوماسی هند قرار دارد و اما هنوز هم هندوستان جکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است.

هندوستان  اکنون هم فرصت انرا بدست اورده تا عمق ستراتیژیک پاکستان را افغانستان صدمه بزند ستراتیژیکه از زمان تجاوز شوروی بر افغانستان طرح ریزی شده بود . هند از اینکه چین در منطقه اهسته اهسته نفوز ستراتیژیک خود را می گستراند احساس خورسندی نمیکند به همه حال موجودیت گروپ های هراس افگن مانند لشکر طیبه  جهش محمد  که سالهای طولانی در کشمیر جنگیده و سابقه ای مرگبار برهند را دارند با انهم هند به نحوی در بازی های افغانستان شامل خواهد بود .

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا