بقلم مژگان فرامنش

باید کشید نقش سپید و سیاه را

ارّابه‌ها و دایره‌ی اشتباه را

اندوه‌نامه‌های جهان را تمام نیست

بنشین که سر کشیم دو جام گناه را

دیگر دلم به مثل گذشته صبور نیست

آخر بیا تمام کن این اشک و آه را

دیدی بهار با تن گل‌ها چه کرده‌ است؟

جانِ دوباره داده درخت و گیاه را

پاسخ بده سوال مرا ای پلنگ من!

از آسمان کشیده‌ای پایین تو ماه را؟

عمری‌ست خسته می‌شمرم در ته‌ِ زمان

لبخند‌های گم‌‌شده‌ی گاه‌گاه را

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا