حاکمیت طالبان و انعطاف اتحادیۀ اروپا

پوهندوی شیما غفوری

!انعطاف تدریجی در موضعگیری اتحادیه اروپا در قبال حاکمیت طالبان در افغانستان
بیست سال متواتر امریکا و متحدین غربی شان با دولت دست نشاندۀ جمهوری اسالمی افغانستان کمک های مالی،
سیاسی و نظامی فراوانی نمودند. زمانیکه پس از مدت بیست سال امریکا و متحدین ناتویی شان تصمیم به بیرون کشیدن
نیروهای نظامی خویش از افغانستان و سپردن مسئولیت های امنیتی و دولتی بدست پارتنرهای افغان و یا بهتر بگوییم
»نخبه گان« سیاسی دست نشاندۀ شان گرفتند، با حوادث غیر قابل پیشبینی و غیر منتظره رو به رو گردیدند. سقوط پی
در پی ولسوالیها، والیات و پایتخت کشور بدست طالبان و فروپاشی قوای مسلح افغانستان در مدت کوتاه و باالخره
اضمحالل غیر مترقبه کل نظام و فرار اراکین بلند رتبۀ دولتی ملکی و نظامی، در ظرف چند روز محدود، مردم افغانستان،
.جهان و حتی خود طالبان را غافلگیر نمود
هنوز نیروهای نظامی امریکا و کشور های ناتو بطور کامل افغانستان را ترک ننموده بودند که رژیم تحت الحمایۀ غرب
بدون هیچ مقاومتی از هم پاشید، طالبان مسئولیت تأمین امنیت و

در والیات یکی پی دیگری و باالخره در کابل تقریبًا
وظیفۀ حاکمیت بر کل کشور را بدست گرفت و آرام، آرام اساسات امارت اسالمی را در افغانستان بنیان گذاری و مستقالنه
.کابینۀ مؤقت تک تنظیمی خویش را اعالم کردند
این پیش آمد باعث آن گردیده است تا جهانیان، منجمله کشور های دست اول دنیا در مورد سیاست شان با دولت جدید
افغانستان به تفکر بیشتر بپردازند. اگرچه در اول به رسمیت شناختن قدرت سیاسی طالبان غیر ممکن به نظر می رسید و
حتی اتحادیۀ اروپا مانند سایر کشورهای بزرگ و نیروی تاثیرگزار جهانی از این تغیرات فوری و بدون انتظار شوکه شده
و در نخستین لحظات عکس العمل شدید در مقابل حاکمیت طالبان نشان دادند. عکس العمل شدید شان در قبال تسلط
دوباره طالبان از نظر من دو علت اساسی داشت. یکی این که از ایجاد غیر منتظرۀ حاکمیت طالبان آشفته شده بودند و دو

نگرانی داشتند

.دیگر اینکه حکومات شان از عکس العمل مردم خویش در مقابل این رویداد شدیدًا
اتحادیۀ اروپا به حیث اتحاد کشورهای مترقی و دموکراتیک اروپایی از به قدرت رسیدن مستقالنۀ طالبان در افغانستان
بخاطری آشفته گردید که تصور میکردند که طالبان کما فی السابق به اذیت، آزار و شکنجۀ مردم افغانستان و بالخصوص
به تعذیب و امحأ کسانی دست خواهند زد که در طول بیست سال قبل در کنار دولت جمهوری اسالمی افغانستان،
دموکراسی، نیروهای خارجی و همکاران قوای نظامی ناتو و اروپا ایستاده بودند. اروپائیان بیم آز آن داشتند که شاید
طالبان به اتباع اروپایی و همکاران محلی نیروهای ناتو که تا آنوقت هنوز در افغانستان باقی مانده بودند، اجازۀ خروج و
سفر به اروپا را نخواهند داد. آنها همچنان بی باور بر آن بودند که طالبان توان مبارزه با داعش را داشته باشند. آنها از
این هم در هراس بودند که طالبان القاعده و سایر گروپ های تروریستی بین المللی را اجازه فعالیت در خاک افغانستان
داده و به منافع امریکا و متحدان اروپایی شان ضرر برسانند. کشور های اروپایی همچنان به حیث طالیه داران مدنیت،
دموکراسی، حقوق بشری و ترقی اجتماعی نمیخواهند و نباید رژیمهای را در جهان تحمل و به رسمیت بشناسند که حقوق
و آزادیهای بشر، منجمله حقوق و آزادی های زنان را زیرپا و به معیارهای حقوقی پذیرفته شدۀ جهانی پشت پا بزنند،
آنهم در کشوری مانند افغانستان که عضویت ملل متحد را داشته، بیست سال متواتر رژیم تحت الحمایۀ ملل متحد در آن
.حاکمیت داشت و اروپا در ایجاد و تحکیم آن با صرف سرمایه های هنگفت سهم بزرگ داشته است
حکومات کشورهای اتحادیۀ اروپایی از عکس العمل های مردم خویش در قبال تغییرات سیاسی در افغانستان نیز نگرانی
جدی داشتند و دارند. چونکه در طول بیست سال گذشته برای مردمان شان از موفقیت های خویش در مورد ایجاد و
تحکیم نظام و ساختار دموکراتیک، تأمین حقوق بشری و بالخصوص حقوق زنان و اطفال، ترقی کشور و بهبود زندگی
مردم افغانستان و غیره سخن رانده و طالبان را به حیث نیروی وحشی، تروریست، ضد آزادی و کرامت انسانی و غیره
صفات نا مطلوب معرفی کرده بودند. حاال که بعد از بیست سال مصارف سرسام آور بطور ناگهانی شرایط برای به قدرت
رسیدن طالبان مساعد گردید، بر همه مژده ها و نوید های موفقیت و ایجاد نظام دموکراتیک و آزادی های فردی و
اجتماعی مردم افغانستان خط بطالن کشیده شد، باشندگان کشورهای اروپایی می پرسند و حق دارند که بپرسند که این
همه مصارف و تبلیغات دروغین برای چه بوده و چرا وضعیت افغانستان چنان نا درست تحلیل گردیده است که بعد از
بیست سال به ناکامی غرب و منجمله کشورهای اروپایی انجامید و به مردم افغانستان منفعت چشمگیر و قابل تداوم
فراهم نگردید؟ بعد از بیست سال، درآغاز و در انجام جنگ کشور های غربی در افغانستان، عین وضعیت یعنی تسلط
.حاکمیت طالبان در افغانستان حکمفرما میباشد
اگرچه با به قدرت رسیدن طالبان، در اکثر شهر های بزرگ اروپا از طرف افغانها و اتباع کشورهای اروپایی مظاهرات و
.میتنگ های ضد طالبان راه اندازی شد که در اول بسیار شدید هم بود، اما به تدریج از شدت آن کاسته شد
در آغاز به قدرت رسیدن طالبان عکس العمل کشورهای اتحادیۀ اروپا در مقابل حاکمیت ناگهانی طالبان در افغانستان
شدیدا منفی بود و حاضر به تعامالت با طالبان و به رسمیت شناختن حکومت شان نبودند. اما به تدریج این موضعگیری
تغیر نمود. آنچه که میتواند علت این تغیر باشد، عدم موجودیت یک نیروی قوی و منسجم روشنفکری با پروگرام

گ

دموکراتیک و مردمی که بتواند مورد پذیرش و پشتیبانی توده های ملیونی افغانستان قرار بگیرد و شامل افغانهای متوطن
در کشور و خارج کشور باشد. اگرچه بسیاری از افغانها که سقوط دولت سابق افغانستان را پیشبینی میتوانستد، دست به
ایجاد سازمانهای همه شمول در داخل و خارج کشور زده و صرف مساعی نموده اند، ولی بی اعتمادی ها و خودخواهی
ها بین شان مانع پیشرفت این پروسه گردید. به این ترتیب در فضای سیاسی کشور بدیل دموکراتیک و همه شمولی که
.جایگزین دولت قبلی گردد، نتوانست به قوام برسد
طالبان بعد از گرفتن قدرت دوبارۀ دولتی این بار برخورد هوشیارانه تر و با سنجش تری را روی دست گرفتند. از جمله
اعالن عفو عمومی، تأمین امنیت نسبتًا خوب بعد از نارامی ها و جنگ های طویل المدت در پایتخت و والیات کشور و
فاصله گرفتن نظام از فساد اداری توانست تا اعتراضات خودجوش مردم کمی فروکش گردد. در عین حال افشا و به
نمایش گذاشتن دارایی ها ، قصر ها و زندگی فرعون مآبانۀ رهبران و کارمندان بلند پایۀ دولتی و سیاسی قبلی از طریق
میدیا و سپردن تعهد به بهبود وضعیت کار و تحصیل زنان و غیره مسایل بزرگ و خورد دیگر توانست تا خشم مردم در
قبال آمدن دوباره طالبان و وضعیت اقتصادی غیر قابل تحمل که تا حد زیاد میراث دولت سابقه هم بود، نسبتًا خاموش
گردد. اگرچه تعدا زیادی از زنان افغانستان قهرمانانه صدای اعتراض شانرا در جاده ها و از طریق وسایل جمعی بلند
نموده اند، ولی عوامل متذکرۀ باال و نبود بدیل سیاسی منسجم و قابل اعتماد برای اکثریت مردم مانع یک قیام عمومی
.مردم در مقابل طالبان گردید که بعضا از آن سخن رانده میشد
عوامل متذکره و ارتباطات فعال چین و روسیه با طالبان، ایجاد زمینۀ خروج نیروهای محلی و اتباع کشور های غربی از
افغانستان و رساندن کمک های هومانیته و عاجل به مردم و غیره فکتور ها باعث آن شد که اتحادیۀ اروپا در مورد
مناسبات با طالبان تدریجًا مدارا نموده و سطح تعامالت خویش را با طالبان تا باز نمودن درب نمایندگی اروپا و سفارت
های بعضی کشورهای اروپایی باال ببرد واتحادیۀ اروپا وعدۀ کمک های یک میلیارد دالری به افغانستان بدهد که درین
.روزها آلمان و هالند آمادگی خویش را برای پرداخت معاش معلمان مکاتب و پرسونل صحی کشور اعالن کرده اند
اتحادیه اروپا قصد دارد تا یک ماه دیگر نمایندگی دیپلماتیک خود را در کابل بازگشایی کند، زیرا این اتحادیه به این نظر
است که تعامالت محدود خود را با رژیم طالبان افزایش دهد. این اقدام به این معنی است که دیپلومات های اتحادیه اروپا
حدود ۱۲ هفته پس از ترک کابل دوباره باز خواهند گشت. اتحادیه اروپا ماۀ گذشته هیاتی را به کابل فرستاد تا امکان
فرستادن دیپلمات های شان را به کابل ارزیابی نماید و زمینۀ اعطای کمک های خود را که حدود یک میلیارد یورو است،
.فراهم نماید
حکومت طالبان بالمقابل از این اقدام اتحادیه اروپا استقبال می کند. گفته میشود که بخش دیپلماتیک اتحادیه اروپا قصد
دارد به دیپلمات های کشورهای عضو امکان آنرا دهد تا در دفاتر نمایندگی این اتحادیه در کابل مستقر گردند. از جمله
موارد مورد بحث بین اتحادیه اروپا و طالبان برای بازگشایی دفتر کابل، سپردن نگهبانی ساختمان این نمایندگی به
ماموران امنیتی خصوصی یا نگهبانان اعزامی از کشورهای عضو اتحادیه بوده است، که با این خواست شان طالبان
موافقت نکرده ولی تعهد نموده اند که در صورت سپردن وظیفه نگهبانی از دفتر کابل اتحادیه اروپا به طالبان، به وجهه
.احسن این وظیفه را اجرا خواهند نمود
بازگشت برنامه ریزی شده نمایندگی دیپلماتیک اتحادیه اروپا در کابل در حالی صورت می گیرد که قدرت های جهانی
تالش می ورزند تا درباره نحوه برخورد با رهبران جدید افغانستان راه معقولی را پیدا کنند. اتحادیه اروپا می خواهد که با
دولت طالبان در تعامل باشد ولی این هنوز به معنی به رسمیت شناختن دولت طالبان نخواهد بود. برای به رسمیت
شناختن دولت طالبان از جانب اتحادیه اروپا شروطی دیگری موجود اند، که تا حال به صورت مکمل رسانه ای نشده است
.همچنان نماینده سازمان ملل نیز برای برونرفت جامعه افغانستان از وخامت وضع اقتصادی با مقامهای طالبان دیدار
.نموده است
در حال حاضر بعضی کشور های غربی نمایندگی های دیپلماتیک خود را از کابل به دوحه، پایتخت قطر منتقل کرده اند و
از این کشور به عنوان واسطه بین کشورهای غربی و طالبان استفاده می کنند. نمایندگان طالبان نیز در چند موردی برای
دیدار با نمایندگان اتحادیه اروپا به دوحه رفته اند و دیدارهای با مقامات سایر کشورها نیز در پایتحت قطر انجام شده
.است
همچنان چنین تصور میشود که اقدام اتحادیه اروپا برای بازگشایی دفتر شان پاسخی است به تالش های چین، روسیه و
ترکیه که با سرنگونی دولت سابق افغانستان ، برای ایجاد روابط نزدیک تر با رژیم جدید، سفارتخانه های خود را در کابل
نه بسته اند

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا