ارزش و جایگاه زن در جامعه ی افغانستان
ناصر منصور
امروزه اکثر مردم افغانستان به دلیل عدم سواد کافی و سطح آگاهی پایین و دارابودن رسوم و عقاید ناپسند که مغایر احکام دین مقدس اسلام است زنان و دختراندر نظرشان از جایگاه و ارزش خاصی برخوردار نیستند ، آنان معتقدند که تنهامردان حق دارند در امور سیاسی و مملکتی حضور داشته باشند و در رفاه وآسایش کشور بکوشند و زنان و دختران حق اظهار نظر و حق انتخاب و حتی دربعضی خانواده ها حق تحصیل هم ندارند ، زیرا وظایف زنان را تنها در چوکاتخانه و خانواده و رسیدگی به فرزندان و تربیت آنها میپندارند، در صورتی کهخداوند در قرآن کریم می فرماید : آموختن علم بر هر مسلمان (چه مرد و چه زن )فرض است و در بیشتر کشورهای پیشرفته و حتی در افغانستان زنانی وجود دارندکه از هوش و استعداد خاصی برخوردار هستند و در امور سیاسی و در سطحبین المللی خدمات شایانی در راه خدمت به کشورشان انجام داده اند همچنین هرانسان چه مرد و چه زن از آزادی و کرامت انسانی یکسان برخوردارهستند ،چنانچه در ماده بیست و چهارم قانون اساسی بیان شده است آزادی حق طبیعیهر انسان است و آزادی و کرامت انسان از تعرض در امان است ، در صورتی کهدر بعضی خانواده ها زنان مورد خشونت و لت و کوب و آزار و اذیت قرار میگیرند ودختران کوچکی که باید برایشان امکانات تحصیل فراهم کنند آنها را مجبور بهانجام دادن کارهای دشوار میکنند یا هنوز به سن قانونی نرسیده اند به اجبار بهعقد شخصی در میاورند و حق انتخاب و زندگی را از آنها میگیرند.
متاسفانه افغانستان از جمله کشور هایی محسوب میشود که خشونت و آزار واذیت و تجاوز جنسی زنان و دختران و سنگسار آنها در آن به حد بالایی رسیدهاست هر چند دولت و کمیسیون منع خشونت علیه زنان و وزارات مختلف دیگر ووزارت ارشاد و حج و اوقاف تلاش های بسیاری در این راستا کرده اند و با تدویرسمینارها ورکشاپ ها و کنفرانس ها برای ملا امامان ،خطباء ، واعظان، متعلمانو محصلان و اکثریت افراد در مورد جایگاه و ارزش زنان قبل از دین مقدس اسلامو بعد از آن و در زمان فعلی و عدم خشونت علیه زنان سخنرانی های بیشماریکرده اند .
ولی باز هم ما هر روزه شاهد کشتار و تجاوز و آزار و اذیت بی رحمانه علیهدختران و زنان معصوم کشورمان هستیم و در بعضی از خانواده ها به علت رسومو عقاید ناپسند و گرفتن قالین زیاد از خانواده داماد دخترانشان را مانند اجناسخانه شان میفروشند و هنگامی که دخترانشان ازدواج کردند و به خانههمسرانشان رفتند هر خشونت و بی احترامی نسبت به آنها انجام میدهند و حتیاز دید و بازدید خانواده هایشان و شرکت در محافل و مجالس آنها را منع میکنندو آنها را مانند حیوان خانگیشان میپندارند که خریده اند نه یک همسر و شریکزندگیشان، قبل از به وجود آمدن اسلام مردم دختران خود را زنده به گور میکردند وبه دنیا آمدن یک فرزند دختر برای خانواده اش شرم محسوب میشد. ولی با رویکار آمدن این دین مقدس رسوم و عقاید ناپسند از میان رفت هنگامی که به تاریخگذشتگان و اسلام بنگریم خواهیم دید که زنان در کنار مردان در پابرجا بودناسلام بسیارکوشیده اند نمونه آن حضرت خدیجه آن بانوی ارجمند همسر پیامبراکرم حضرت محمد (ص) هستند که در راه خدمت به اسلام تلاش های شایانیانجام داده اند و تمام ثروت خویش را صرف این امور کرده اند. اگر زن نبود مردیهم وجود نداشت و مرد بدون زن ناقص است و زن بودن اسارت نیست بلکه کرامتاست زن همان مادری است که فرزندش را نه ماه در شکمش با همه ی سختی هاحمل میکند و او را به دنیا می آورد و با تمام محبت و عشق بزرگش میکند ، یاهمان خواهر دلسوز و یا همان همسری است که شریک غم و شادی مرد در زندگیاش میباشد .پس ای هموطنان و ای جوانان نسل آینده ی کشورم بیایید از اینافکار و عقاید ناپسند دست برداریم و به دختران و زنان وطن مان حق زندگی و حقبه وجود آوردن فردای بهتر و تلاش برای ساختن افغانستان آباد و آزاد را بدهیم ودر کنار یک دیگر برای داشتن یک جامعه آرمانی و اسلامی بکوشیم.
پایان